پيام
+
خورشيد رو به روي من و دست هاي تو
اين شعر ناسروده عزيزم براي تو
قلبي که عاشقانه تر از پيش مي تپيد
بغضي که باز مانده ميان صداي تو
امشب دوباره حال و هوايم نگفتني است
خود را شروع مي کنم از ابتداي تو
دارد دلم براي شما تنگ مي شود
دلتنگ آسماني حال و هواي تو
در انتهاي اين غزل اقرار مي کنم
شاعر شدم که شعر بگويم براي تو
اين شعر ناسروده عزيزم براي تو
قلبي که عاشقانه تر از پيش مي تپيد
بغضي که باز مانده ميان صداي تو
امشب دوباره حال و هوايم نگفتني است
خود را شروع مي کنم از ابتداي تو
دارد دلم براي شما تنگ مي شود
دلتنگ آسماني حال و هواي تو
در انتهاي اين غزل اقرار مي کنم
شاعر شدم که شعر بگويم براي تو
*maryamz*
90/1/26
برای مشاهده پیام های بیشتر لطفا وارد شوید