با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+هر موقع که ميبينمت
دست رويه قلبم ميذارم
دست خودم نيست به خدا
که اينجوري دوست دارم
سر به سرم بذاري ام
هر چي سرم بياري ام
بگي دوسم نداري ام دوست دارم
پشت سرت هر چي بگند
يه دنيا دشمنم بشند
يکم دروغم بگي به من دوست دارم
حتي اگه پيرم بشي دوست دارم
+جان ماکسول ميگويد " به خاطر بسپار " ...
زندگي بدون چالش ؛ مزرعه بدون حاصل است.
تنها موجودي که با نشستن به موفقيت مي رسد؛ مرغ است.
زندگي ما با " تولد" شروع نمي شود؛ با "تحول" آغاز ميشود.
لازم نيست "بزرگ " باشي تا "شروع کني"،
شروع کن تا بزرگ شوي ...
باد با چراغ خاموش کاري ندارد
اگر در سختي هستي بدان که روشني...
+@};- شخصي از خدا دو چيز خواست......
يک گل و يک پروانه......
اما چيزي که به دست آورد
يک کاکتوس و يک کرم بود......
غمگين شد.با خود انديشيد شايد خداوند من را
دوست ندارد و به من توجهي ندارد......
چند روز گذشت......
از آن کاکتوس پر از خار گلي زيبا روييده شد و
آن کرم تبديل به پروانه اي شد......
اگر چيزي از خدا خواستيد و چيز ديگري دريافت کرديد
به او اعتماد کنيد.......
خارهاي امروز گلهاي فردايند......
+من همان شبان ِ عاشقم
سينه چاک و ساکت و غريب
بي تکلّف و رها
در خراب ِ دشتهاي دور
ساده و صبور
يک سبد ستاره چيده ام براي تو
يک سبد ستاره
کوزه اي پُر آب
دسته اي گل از نگاه ِ آفتاب
يک رَدا براي شانه هاي مهربان تو!
در شبان ِ سرد
چارُقي براي گامهاي پُر توان ِ تو
در هجوم درد...
من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان
واي از اين عتاب! آه....
+از کوچه پرسيدم نشانت را نمي دانست
آن کفشهاي مهربانت را نمي دانست
رنجيده ام از آسمان ، قطع اميدم کرد
دنباله ي رنگين کمانت را نمي دانست
اينگونه سيب سرخ هم از چشمم افتاده ست
شيريني اش ، طعم لبانت را نمي دانست
قيچي شدم ، بال و پرم را يک به يک چيدم
ســـَمت ِ وسيع ِ آسمانت را نمي دانست
لاي ورقها ، نامه ها ، دفترچه ها گشتم
حتي کتابي داستانت را نمي دانست
+اصلا چرا دروغ، همين پيش پاي تو
گفتم که يک غزل بنويسم براي تو
احساس مي کنم که کمي پيرتر شدم
احساس مي کنم که شدم مبتلاي تو
برگرد و هر چقدر دلت خواست بد بگو
دل مي دهم دوباره به طعم صداي تو
از قول من بگو به دلت نرم تر شود
بي فايده ست اين همه دوري ، فداي تو!
درياي من به ابر سپـردم بيـاورد:
يک آسمان ، بهانه ي باران براي تو
ناقابل است ، بيشتر از اين نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هواي تو
+وصيت نامه حسين پناهي روي تابوت و کفن من بنويسيد:اين عاقبت کسي است که زگهواره تا گور دانش بجست
قبر مرا نيم متر کمتر عميق کنيد تا پنجاه سانت به خدا نزديکتر باشم.
بعدازمرگم،انگشتهاي مرا به رايگان در اختياراداره انگشتنگاري قرار دهيد.
به پزشک قانوني بگوييد روح مرا کالبدشکافي کند، من به آن مشکوکم!
ورثه حق دارندباطلبکاران من کتک کاري کنند.
عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب يا گاز از داخل گور اينجانب کيدا ممنوع است.
بر قبر من پنجره بگذاريد تا هنگام دلتنگي، گورستان را تماشا کنم.
کارت شناسايي مرا لاي کفنم بگذاريد، شايد آنجا هم نياز باشد!
مواظب باشيد به تابوت من آگهي تبليغاتي نچسبانند. - عسل و سمفوني آغاز
+خورشيد رو به روي من و دست هاي تو
اين شعر ناسروده عزيزم براي تو
قلبي که عاشقانه تر از پيش مي تپيد
بغضي که باز مانده ميان صداي تو
امشب دوباره حال و هوايم نگفتني است
خود را شروع مي کنم از ابتداي تو
دارد دلم براي شما تنگ مي شود
دلتنگ آسماني حال و هواي تو
در انتهاي اين غزل اقرار مي کنم
شاعر شدم که شعر بگويم براي تو
+رسول اکرم(ص)مي فرمايد: مومن مانند زنبورعسل است؛ اگربا اوکنار بيايي و همکاري کني او هم سودمند است، اگر از او اندرزي بپرسي او براي توسودبخش است، اگر درکنار او بنيشيني براي توسودآور است، همه چيز او سودمند است چون همه چيز زنبورعسل (عسل،گرده،ژ له رويال و...) سودمند است
+صداي نم نم باران گاه گاهي مي آيد
نميتوانم ريزش باران را ببينم
شايد اصلا باران نمي بارد
تو گفتي پنجره را باز کن تا با هم به تماشاي باران بنشينيم
ولي من نمي خواهم باران را تماشا کنم
براي من فقط
بوي نم خاک باران خورده کافيست
+نشان تو
از کوچه پرسيدم نشانت را نمي دانست
آن کفشهاي مهربانت را نمي دانست
رنجيده ام از آسمان ، قطع اميدم کرد
دنباله ي رنگين کمانت را نمي دانست
اينگونه سيب سرخ هم از چشمم افتاده ست
شيريني اش ، طعم لبانت را نمي دانست
قيچي شدم ، بال و پرم را يک به يک چيدم
ســـَمت ِ وسيع ِ آسمانت را نمي دانست
لاي ورقها ، نامه ها ، دفترچه ها گشتم
حتي کتابي داستانت را نمي دانست
+منتظر
مخواه از رخ ماهت نگاه بردارم
مخواه چشم بپوشم ، مخواه بردارم
اگر به يـُمن ِ قدمهاي مهربانت نيست
بگو که سجده از اين قبله گاه بردارم
مگر بهشت نگاه تو عاشقم بکند
که دست از سر ِ نقد ِ گناه بردارم
گناه ِ هرچه دلم بشکند به گردن توست
گناه ِ هر قدمي اشتباه بردارم
تو قرص ماهي و من کودکي که مي خواهم
به قدر کاسه اي از حوض ِ ماه بردارم
بيا که چشم ِ جهاني هنوز منتظر است